ترانه‌ای در تاریکی

آن که جایگاهش را شناخت/ چگونه می‌شود جلویش را گرفت؟

ترانه‌ای در تاریکی

آن که جایگاهش را شناخت/ چگونه می‌شود جلویش را گرفت؟

زن نارنجی

 

تو بانوی نارنجی بودی ، این را همه می‌دانستند... نارنجی...حتی وقتی هیچ نوری نمی‌تابید. با این همه من هر بار برایت صورتی می‌دوختم. آخر دلم می‌خواست صورتی بپوشانمت! صورتی ِ خیلی روشن...انگار قلموی قرمز را توی یک پالت پر از رنگ سپید زده باشی ...

 

((شاید ادامه داشت!))

------------------

پ.ن: شماها اصلن به سمت چپ صفحه توجه کردید؟ به لطف خواهر عزیزم آرشیو کم کم داره برمی‌گرده.

پ.ن2: ترانه‌ی ابی رو که در پست قبل بهتون معرفی کردم شنیدید؟

 

نظرات 2 + ارسال نظر
انامن الحیدریون یکشنبه 21 خرداد 1385 ساعت 05:51 http://hydar.blogfa.com

راجع به مطلب اصلی که من چیزی نفهمیدم اما در مورد پی نوشته هات باید بگم ۱- خیلی خوشحال ام که دوباره وبلاگت رو بدست میاری(اما این رو هم بگم که این مربوط یه وبلاگت توی بلاگفا می شه نه توی بلاگ اسکای بعدا نگی اینها فقط میان الکی نگاه می کنن یا به قول خودت توی اولین نظری که برام گذاشتی بعد از اینکه کلی ما رو شستی گفتی نمی دونم چرا این همه نظر مثبت داری توی بلاگفا همه تعریف می کنن از آدم اما در مورد ۲- ممنون از آهنگی که گذاشته بودید خیلی قشنگ و دلنشین و عمیق بود

لادن دوشنبه 22 خرداد 1385 ساعت 00:18 http://taranedartariki.blogsky.com/

فکر نمی‌کردم هنوز اولین نظری رو که برات گذاشتم یادت باشه.فکر کنم سر قضیه‌ی مجتبی سمیعی نژاد بود که جوش آوردم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد